معجزه ذهن

ساخت وبلاگ
دیشب حدودای ساعت ۵ صبح داشتم درباره ی دکتر احمدی منش که روان شناسه و پسری که بدون عینک قابل رویته بهم معرفیش کرده بود سرچ میکردم که یه کتاب با عنوان ''معجزه ذهن'' ازش یافتم و با توجه به اسمش حس کردم به دردم بخوره و فایل صوتیش رو دانلود کردم و مشغول گوش دادن شدم...درباره ی این بود که به هر چی فکر کنی اون به سمتت میاد و بنابراین باید مراقب باشی به چی، چطور فکر میکنی و با همین درست فکر کردن معجزه تو زندگیت رخ میده و از این مدل مزخرفات واقعی...تا حدی ازش خوشم اومد...یه جورایی درستن...یعنی به نظرم هر چند این افکار شاید به نظر مزخرف یا بدیهی بیاد ولی واقعا جواب میده و من که خیلی ازش جواب گرفتم در گذشته و الان هم به نوعی دارم ازشون استفاده میکنم...اون یه مقدار که ازش بدم میاد منو یاد یه موضوعی میندازه...اون اولا که متوجه ام اس شدم یه عده میگفتن که تو باید خوشحال باشی و به غم ها فکر نکنی و استرس نداشته باشی و بخندی و ناراحتی برات سمه و غیره...گفتنش آسونه...واقعا هم درست میگفتن ولی میدونید برای یه نفر که قبل از این بیماری کلی استرس تو فکر و زندگیش بوده و بعدش هم یه عدم قطعیت در مورد آینده ی بیماری بهش اضافه شده این آسوده خاطر بودن چقدر سخت میتونه باشه؟ اینکه حتی اجازه ی ناراحت شدن واسه اتفاقی که برات افتاده رو نداری چون همین ناراحتی ممکنه اوضاع رو برتر کنه، چقدر رو مخه؟!! یادمه یه بار هم تو وبلاگم یه چیزی نوشتم تو این مایه ها که ''دارم میخندم ولی نمی‌دونم این خنده واقعیه یا اجباری و تجویزی!!''... اگرچه اون موقع تو دلم به این افراد با پیشنهاداتشون فحش میدادم ولی در عمل دقیقا ریلکس کردم و گفتم تهش همه مون یه جور قراره بمیریم دیگه و اینکه من آگاه ترم به ناتوانی آینده میتونه یه پوئن مثبت باشه که دیگران از داشتنش محرومن حتی...بعد هم خیلی خوب ادامه دادم و ام اس شد turning point زندگیم حتی‌تر. خلاصه اینکه این کتابا جواب میده واقعا و به شما هم توصیه شون میکنم. 
امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که چرا وقتی پسری که بدون عینک قابل رویته بهم گفت:''اسمت قشنگه'' من بهش نگفتم که اسم اونم قشنگه؟؟ اسمش واقعا قشنگه...امروز همچنین داشتم ادامه فایل صوتی معجزه ذهن رو گوش میدادم و نت برمیداشتم که دیدم پسری که بدون عینک قابل رویته نشسته گوشه دفترم و داره نگام میکنه!! تا به حال اونجا ندیده بودمش!!

+ اگه میدونستم قراره از نوشته هام عکس بگیرم و منتشر کنم خوش خط تر مینوشتم؛ ولی حیف که دیر سوژه رو دیدم:

image
اندر احوالات شوتیه ما...
ما را در سایت اندر احوالات شوتیه ما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1luciiii4 بازدید : 38 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1397 ساعت: 13:32